مقدمه ویراستار بر کتاب
در عصری که زندگی روزمره ما بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، با فناوریهای دیجیتال گره خورده است، کتاب «بسیار هوشمند» اثر جیتان سادوفسکی، نهتنها تحلیلی علمی، بلکه یک زنگ هشدار است. ما در جهانی زندگی میکنیم که در آن هر حرکت دیجیتالی ما (از خرید آنلاین گرفته تا جستجوهای ساده و حتی قدمزدنهایمان در شهرهای واقعی یا مجازی هوشمند)، به دادهای ارزشمند تبدیل میشود که شرکتهای فناوری با اشتیاق آن را جمعآوری و تحلیل میکنند.
سادوفسکی با نگاهی تیزبین نشان میدهد که چگونه غولهای فناوری از طریق الگوریتمهای پیچیده، نهتنها الگوهای مصرف ما، بلکه حتی ترجیحات سیاسی، روابط عاطفی و تصمیمات مهم زندگیمان را پیشبینی و در بسیاری موارد، شکل میدهند. او این فرایند را «مهندسی رفتار در مقیاس انبوه» توصیف میکند؛ پدیدهای که در آن آزادی انتخاب انسانها بهتدریج تحت تأثیر نظامهای خودکاری قرار میگیرد که برای بیشینهسازی سود طراحی شدهاند.
نویسنده با مثالهای متقاعدکنندهای از زندگی واقعی نشان میدهد که چگونه خانههای هوشمند از حریم خصوصی ما نمونهبرداری میکنند؛ شهرهای هوشمند تبدیل به آزمایشگاههای نظارتی شدهاند؛ برنامههای وفاداری و تخفیف، ما را به ماشینهای تولید داده تبدیل کردهاند؛ و الگوریتمهای پیشبینی در حال شکلدهی به فرصتهای شغلی و آموزشی ما هستند.
سادوفسکی به بررسی تأثیرات نامحسوس اما عمیق این تحولات بر روانشناسی جمعی میپردازد. او نشان میدهد که چگونه طراحی اعتیادآور پلتفرمهای دیجیتال، بهتدریج ظرفیت تفکر عمیق و تمرکز پایدار را در ما تضعیف میکند. شبکههای اجتماعی که برای جلب توجه ما طراحی شدهاند، در واقع در حال بازتعریف مفهوم توجه و ارزشگذاری انسانی هستند. اینجاست که کتاب از یک تحلیل فناورانه فراتر رفته و به پرسشهای فلسفی بنیادینی درباره ماهیت انسان در عصر دیجیتال میپردازد.
نکته برجسته دیگر در تحلیل سادوفسکی، بررسی نابرابریهای ساختاری است که این نظام دیجیتال ایجاد میکند. او بهخوبی نشان میدهد که چگونه دسترسی نابرابر به دادهها و الگوریتمها، شکاف بین ثروتمندان و فقرا را عمیقتر میکند. در این نظام جدید، کسانی که کنترل دادهها و سامانههای پردازش آن را در اختیار دارند، بهمرور کنترل بیشتری بر تمام جنبههای زندگی اقتصادی و اجتماعی به دست میآورند. این بخش از کتاب بهویژه برای جوامعی مانند ایران که در حال گذار دیجیتال هستند، هشدارهای مهمی دربردارد.
اما سادوفسکی در این تحلیل خود به سادگی در دام بدبینی نمیافتد. او بهدقت بررسی میکند که چگونه میتوان از این فناوریها به شیوهای مسئولانهتر استفاده کرد و چه راهکارهایی برای حفظ استقلال انسانی در عصر دیجیتال وجود دارد. کتاب او دعوتی است به بیداری جمعی: فراخوانی برای درک عمیقتر از دنیایی که در حال ساختن آن هستیم، پیش از آنکه این دنیا کاملاً ما را شکل دهد.
مطالعه این اثر نه فقط برای متخصصان فناوری، بلکه برای هر شهروندی که نگران آیندۀ آزادی، حریم خصوصی و کرامت انسانی در عصر دیجیتال باشد، ضروری است. سادوفسکی به ما یادآوری میکند که در نهایت، این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم آیا میخواهیم ارباب فناوری باشیم یا برده آن. برای شخص من، ویراستاری این کتاب، فرصتی بود تا بهعنوان مهندس نرمافزار از فضای صفر و یک فاصله بگیرم و از دریچهای دیگر به مسئله فناوری بپردازم. از محمدعلی دادگسترنیا (مترجم کتاب) و رسول قنبری (مدیر انتشارات سنور) که فرصت این وقفه در نگرش را در اختیارم گذاشتند، صمیمانه سپاسگزارم. امید است که مخاطبان نیز از خواندن این کتاب لذت ببرند.
فرشاد اسدپور
دیدگاه خود را بنویسید